سلام به همه ی دوستان خوبم

ممنونم از لطف دوستانی که با پیامک و تماس تلفنی تولدمو تبریک گفتن

استقلال قهرمان میشه شک نکن....

...و اما غزل

 ۹۱/۲/۱۵ -اومدم اهواز پیش مادرم فک کن بعد ۲سال برگردی اهواز برگردی خونه خونه خونه

تو فکر کن حالم خوبه...بده تو شهر خودت غریبه باشی

۹۱/۲/۲۰-چقدر شبهای اهواز را دوست میدارم با مادرم قدم میزنیم و بحث می کنیم حسابی می چسبد راستی پیشاپیش روز مادر مباک

91/2/21-دلم برای رشت عجیب تنگ شده  برای جلسه ی شعر روزای دوشنبه ی خاتم برای دوستام فقط دوستام!-از ذهن دوشنبه ها که پاکم بکنید /خوب است اگر شما هلاکم بکنید/بر دوش غزل دوباره بر  خواهم گشت/یک گوشه ی دنج رشت خاکم بکنید

۹۱/۲/۲۳-دوستی ای به فدات....ایرج قادری هم رفت خدایش بیامرزد

۹۱/۲/۲۴-ما هنوز اعتقاد داریم استقلال قهرمان میشود!!!

91/2/27-امروز روز آخره .دارم میرم از اهواز. بدجوری دلم گرفته...می بوسمت مادر

 

 

آمدی تا به یاد تو نام- کوچه را انتظار بگذارم

با تو برف و یخ زمستان را زیر پای بهار بگذارم

 

سر صحبت چگونه وا بشود،هر دوی ما خجالتی هستیم

بی قرارم،اگر جسارت نیست،با تو باید قرار بگذارم

 

روی نیمکت ،کنار هم ،در پارک ،خنده های تو سرخ و شیرین است

می شود با اجازه از لبهات در دهانم انار بگذارم؟!

 

مدتی می شود گرفتارم،مادرم تازه باخبر شده است

اعتیادم تویی نمی خواهم،عادتم را کنار بگذارم

 

خاطرت را زیاد می خواهم،مادرت گفته بی خیالش باش

باید از ایستگاه شهر خودم با تو پا به فرار بگذارم

 

 

صبح فردا تو مال من هستی،می نشینی کنار من اما...

تا سرم را بروی شانه ی تو لحظه ای در قطار بگذارم-

 

در مسیرش قطار اول راه روی ریل عاقبت توقف کرد

مادرت آمده مرا ببرند!،تا تو را بی قرار بگذارم

***

توی کوچه شنیده ام خیر است،آرزویم برات خوشبختی ست

بعد پیکی شراب می چسبد،بر لبم زهرمار بگذارم