"بسم الله"

درود به همه خوبان و همراهان همیشگی این دفتر

سپاسگزارم بابت لطف همه دوستان و شرمنده ام بیشتر، بابت بی پاسخ ماندن محبت دوستان و بی پاسخ ماندن دعوت زیبای عزیزانی که فراخوان داده بودند به خواندن آثارشان.قطع به یقین بزودی زود خدمت میرسم و از خجالت دوستان در خواهم آمد.خدا بکشد این شبکه وقت حرام کن فیسبوک را !

غزلی را تحمل کنید از من

 

 

هرچند بر لب واژه ی انکار دارم

در سر هوای عاشقی بسیار دارم

 

سقفی ست بالای سرم الحمد و لله

من خانه ای بی سقف و بی دیوار دارم

 

چیزی بجز غربت درون کوله ام نیست

بر شانه ام چیزی ورِآی بار دارم

 

من (دوستت دارم)همین یک جمله کافی ست

لب بسته ام ، بر صحبتم اصرار دارم

 

لب وا کن و با خنده غرقم کن در این تنگ

با این دوتا ماهی قرمز کار دارم

 

گل کرده گیسوی تو بین روسری ها

بر دست هایم جای زخم خار دارم

 

تهدید کردی و دوباره دست بردم

میدانی آخر شاعرم آزار دارم

 

بردار از سر روسری را چند وقتی ست

رویای گشتن توی گندمزار دارم 

 

میرفواد میرشاه ولد

پاییز ۹۱همدان

سلام خیلی وقته که از فضای مجازی دورم و باید از همه دوستای خوبی که توو این مدت فراموشم نکردن و با مهربانی دعوتم کردن به خوندن کاراشون عذرخواهی کنم

....................................................................................................

موفقیت برادر خوبم محمد صارمی شهاب را که در جشنواره بین المللی فجر امسال در بخش شعر کودک به دست اورده را صمیمانه تبریک میگم همچنین موفقیت خواهر خوبم ساجده جبارپور که در بخش کلاسیک دوم شد را نیز آگونه که شایسته است تبریک میگم

.................................................................................................

مجموعه غزل برادر خوب و شاعرم سورنا جوکار تحت عنوان زیبای(نبض)به کوشش انتشارات فصل پنجم منتشر شد سورنا قرار بود اولین جلد مجموعه خوبش را به من تقدیم کنه!! امیدوارم فراموش نکرده باشه از دوستان خوبم میخوام این مجموعه غزل زیبا را حتمن تهیه کنن تا از خوندنش لذت ببرن

....................


تصویب 6 اثر در شورای عالی شعر مرکز موسیقی وسرود صداوسیما

خاک وطن ،قطار عید ،شب خداحافظی ،احسن الحال ،دشمن مردم ،گچ سفید عناوین آثار به تصویب رسیده شورای عالی شعر مرکز موسیقی وسرود صداوسیما است .

به گزارش روابط عمومی مرکز موسیقی وسرود صداوسیما ،با حضور اساتید هنرمند شعروموسیقی اثر"خاک وطن"کاری از عباس محمدی ،اثر"قطار عید "کاری از سعیده موسوی زاده ،اثر"شب خداحافظی"کاری از محمد حسین صفاریان ،اثر "احسن الحال "کاری از فواد میرشاه ولد ،اثر"دشمن مردم"کاری از امیر سادات موسوی ،اثر"گچ سفید"کاری از نیلوفر بختیاری با موضوعات مختلف ملی ،میهنی ،کودک ،  عید نوروز ،زیارت امام رضا (ع)،روز  معلم،مبارزه با استکبار جهانی در جلسه شورای عالی شعر مرکز موسیقی وسرود صداوسیما به تصویب رسید .

منبع خبر :مرکز موسیقی و سرود صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

www.music.irib/newsview/3191


...........................................................................

.........و مثل همیشه غزل


مثل هربار شد اینبار،نباید می شد

اشتباه این همه تکرار نباید می شد

 

به صلاح است نگویم که کم آوردم باز

مصلحت بوده و انگار نباید می شد!

 

خفه ام کرد همین گریه نکردن آخر

در گلو بغض تلمبار نباید می شد

 

شده ام عاصی از همهمه و پچ پچ ها

گوشه گیری که میاندار نباید میشد

 

تا به خود آمدم از ترس خودم را کشتم

مرده در قبر که هوشیار نباید می شد

 

کاش می شد که مرا در دل خود قاب کنی

جای من سینه دیوار نباید می شد

 

درد بی خواهری ام درد پس از مرگم بود

مادرم یکتنه غمخوار نباید می شد 

به سراغ من اگر آمدی آهسته بیا

سلام به تو

در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است

آدم به خنده های تو معتاد می شود(آرش پورعلیزاده) از کتاب جشم های تو قهوه ی ترک است که هر وقت جشمم بهش می افته ناخودآگاه سمتش میرم کم دیدم کتابی اینجوری باشه از حق نباید گذشت .می خوام از همه ی دوستای گیلانیم تشکر کنم من مدیون انجمن خاتم رشتم دوشنبه ها بدجور هوایی میشم هر جند دوستا منو  فراموش کردن شاید...

این روزا جفت پوچم. مثل روزای قبل، اما هنوز منتظرم. می دونم فردا قراره بهترین اتفاق ممکن بیفته!

امیدوارم تو فردارو دیروز دیده باشی

قراره بعد عید غدیر برم زیر تیغ جراحی. محتاجم به دعات رفیق.

 

 

در سرم باش و بیا یکسره سرسام بده

قدری از باده ی ته مانده در آن جام بده

 

بنشین دود کنم هستی خود را با تو

مثل قلیان دو سر چاق به من کام بده

 

گره ی روسریت را کمی امشب شل کن

به تمام شعرا...نه...به من الهام بده

 

رعیت باغ توام دختر ارباب فقط

مشتی از نوبر هرساله ی بادام بده

 

دست کم جای جوابی به سلامم یکبار

 بی تفاوت نگذر از من و دشنام بده

 

حکم دادی به خداحافظی آخر، قبلش

قدر یک بوسه به من فرصت فرجام بده

 

به سراغ من اگر آمدی آهسته بیا*

غزلی تازه بخوان،فاتحه آرام بده

 

*وامی از شعر سهراب سپهری

 

 

بیشتر از سنگهایت شیشه صدچندان شکست

سلام بدون هیچ حرفی با یه غزل بروز کردم

حالم اینروزا اصلن خوب نیست برام دعا کنید

آذربایجان تسلیت.......

نخی از چادرش توانسته خانه ی کفر را بلرزاند

گریه کن تا شفاعتت بکند امتحانش ضرر ندارد که

بیت بالا بیتیه از امیر توانا املشی که خیلی دوستش دارم به امیر بابت اینکه در جشنواره ی شعر جوان سوره نفر اول شد تبریک میگم امیر هم شاعر خوبیه و هم یه دوست خوب از خدا میخوام تو همه مراحل زندگیش موفق باشه و امیدوارم کودک درونش هیچ وقت بزرگ نشه


بیشتر از سنگهایت شیشه صدچندان شکست

در پی خواب زمستان باور گلدان شکست


رفتنت کابوس های باغ را تعبیر کرد

شاخه های سرو هم در عصر یخبندان شکست


عده ای در روستا با عشق مشکل داشتند

مرد چوپانی نی اش در دست نامردان شکست


دختر ارباب رعیت زاده ای را جا گذاشت

قاب عکسی مشترک با چهره ای خندان شکست

.....

.....

.....

پک به سیگارش زد و توی گلویش حبس کرد

داد زد مهر سکوت کهنه ی زندان شکست


عصرها تنها نشستن-کافه-پی در پی دلش

با مرور خاطراتی از حنابندان شکست


چای را یکباره نوشید و لبش می سوخت ...آی

دست لرزید (استکان )در حسرت (قندان )شکست

.....

.....

بعد اقرار هزار و سیصد و اندی غزل!

بغض شاعر ساده در جمع هنرمندان شکست

چمدان باز و توشه ام غزل است من سبک بار بسته ام ای مرگ!

سلام

اول از همه ی دوستان عذر میخوام که کامنتاشون بی جواب موند.برای جواب دادن به شبکه دسترسی نداشتم

اینروزا حس عجیبی دارم...دوست داشتن یا عشق، دوست دارمت با عشق...!

۹۱/۵/۹وقتی که دردت قابل درمان نباشد

                    وقتی که دکترها جوابت کرده باشند(سجاد رحمانی)

اگه میشه میخوام این غزل تقدیم بشه به خودم؟!

 

رد شده سی بهار از تن من،له شدم،دل شکسته ام ای مرگ!

وقتی از من تو هم گریزانی،از خودم سیر و خسته ام ای مرگ!

 

مثل هر روز بی قرار توام،از در خانه میزنم بیرون

بخدا حاضرم همین حالا سر کوچه نشسته ام ای مرگ!

 

کفش رفتن برای من کافیست،بال پرواز اگر نمی خواهم

چمدان باز و توشه ام غزل است،من سبک بار بسته ام ای مرگ!

 

تا سحر در حرم نشستن ها،من کجا و دخیل بستن ها

گریه ها ناله ها شکستن ها،دیگر از هم گسسته ام ای مرگ!

 

مادرم نذر تازه ای کرده،من که دیگر شفا نمی خواهم

زندگی ماجرای تکراری ست،اتفاق خجسته ام ای مرگ!

 

دسته ی سینه زن نمی خواهم،حجله ام را خودم علم کردم!

اشهدم را بلند می خوانم،رو به قبله نشسته ام ای مرگ!

پس لااقل شب روسری را از سرت بردار

گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود

۵/۳/۱۳۹۱-جدن برای شاهین نجفی متاسفم،بعضی ها با به لجن کشیدن خودشون می خوان مطرح بشن ۰اینم یه راهه لابد!

۶/۳/۱۳۹۱-اومدم  همدان پیش برادرم  چقدر هوای خوبی داره اینجا ۰البته اگه این ریزگردهای محترم! اجازه نفس کشیدن توی بعضی از ساعات شبانه روزو بدن

 19/3/1391-از همه ی دوستای که تو این مدت دعوتم کردن و نظرات خوبشونو برام گذاشتن ممنونم.

اگه دعوتا بی جواب موند شرمنده ام .مشکلی برام پیش اومد که واقعن به اینترنت دسترسی نداشتم.

حتمن امروز و فردا لطف دوستان جبران میشه...خیلی شرمنده ام!

سلام...

دنیای شیرینت به کام دیگران باشد

لبخندهایت سهم از ما بهتران باشد

 

کج کرده راهش را به سمت دامنت خورشید

پرچین گلهای تو وقتی زعفران باشد

 

گلگونه های شرجی شهریور گیلان

نارنج های نوبر مازندران باشد

 

یک دکمه از پیراهنت افتاده در کوچه

جوینده اش یابنده ی گنجی گران باشد

 

شب زنده تر شد با پل ابروکمان شهرم

تا لهجه ی شیرین خرما هم در آن باشد

 

مطلع ندیدم ناب تر از بیت ابرویت

باید قلم در بیت بیتش خیزران باشد

 

مستی خیالی نیست،همدستم اگر باشی

هر جام چشمت نابتر از شوکران باشد

 

وقتی که می دانم نگاهت در نگاهم نیست

دیگر نباید انتظار از دیگران باشد

 

پس لااقل شب روسری را از سرت بردار

مهتاب باید آسمانش بی کران باشد

اعتیادم توای نمیخواهم،عادتم را کنار بگذارم

سلام به همه ی دوستان خوبم

ممنونم از لطف دوستانی که با پیامک و تماس تلفنی تولدمو تبریک گفتن

استقلال قهرمان میشه شک نکن....

...و اما غزل

 ۹۱/۲/۱۵ -اومدم اهواز پیش مادرم فک کن بعد ۲سال برگردی اهواز برگردی خونه خونه خونه

تو فکر کن حالم خوبه...بده تو شهر خودت غریبه باشی

۹۱/۲/۲۰-چقدر شبهای اهواز را دوست میدارم با مادرم قدم میزنیم و بحث می کنیم حسابی می چسبد راستی پیشاپیش روز مادر مباک

91/2/21-دلم برای رشت عجیب تنگ شده  برای جلسه ی شعر روزای دوشنبه ی خاتم برای دوستام فقط دوستام!-از ذهن دوشنبه ها که پاکم بکنید /خوب است اگر شما هلاکم بکنید/بر دوش غزل دوباره بر  خواهم گشت/یک گوشه ی دنج رشت خاکم بکنید

۹۱/۲/۲۳-دوستی ای به فدات....ایرج قادری هم رفت خدایش بیامرزد

۹۱/۲/۲۴-ما هنوز اعتقاد داریم استقلال قهرمان میشود!!!

91/2/27-امروز روز آخره .دارم میرم از اهواز. بدجوری دلم گرفته...می بوسمت مادر

 

 

آمدی تا به یاد تو نام- کوچه را انتظار بگذارم

با تو برف و یخ زمستان را زیر پای بهار بگذارم

 

سر صحبت چگونه وا بشود،هر دوی ما خجالتی هستیم

بی قرارم،اگر جسارت نیست،با تو باید قرار بگذارم

 

روی نیمکت ،کنار هم ،در پارک ،خنده های تو سرخ و شیرین است

می شود با اجازه از لبهات در دهانم انار بگذارم؟!

 

مدتی می شود گرفتارم،مادرم تازه باخبر شده است

اعتیادم تویی نمی خواهم،عادتم را کنار بگذارم

 

خاطرت را زیاد می خواهم،مادرت گفته بی خیالش باش

باید از ایستگاه شهر خودم با تو پا به فرار بگذارم

 

 

صبح فردا تو مال من هستی،می نشینی کنار من اما...

تا سرم را بروی شانه ی تو لحظه ای در قطار بگذارم-

 

در مسیرش قطار اول راه روی ریل عاقبت توقف کرد

مادرت آمده مرا ببرند!،تا تو را بی قرار بگذارم

***

توی کوچه شنیده ام خیر است،آرزویم برات خوشبختی ست

بعد پیکی شراب می چسبد،بر لبم زهرمار بگذارم

حلقه ی عقد خودش را هم برای من فروخت

سلام پیشاپیش سال جدید مبارک

امید وارم تو سال جدید به همه ی آرزوهاتون برسید 

راستی استقلال قهرمان شد قابل توجه بعضیا

 

 

سجده دارد گوهری در سینه راز مادرم

عطر باران می دهد چادرنماز مادرم

 

با گلستانش در آتش سوخت ابراهیم من

شعله ی عشق است در سوز و گداز مادرم

 

در قنوتش هیچ چیزی را نمی خواهد ولی

من فقیر- دستهای بی نیاز مادرم

 

حلقه ی عقد خودش را هم برای من فروخت

چیز مرغوبی نمانده از جهاز مادرم

 

پایکوبی مرا با پای- لنگم دیده ای؟

خوب میرقصم اگر تنها به ساز مادرم

 

روی می گیرند از من دیگر این آیینه ها

خوبرویم گر چه تنها از لحاظ مادرم

 

سالها با چند تقویمی که بستم نو نشد

عید یعنی بوسه ها در پیشواز مادرم

سلام.. سومین همکاری من و علی نجاری شد ترانه کنارم باش

که روی ملودی گفته شده امیدوارم هرکی میشنوه خوشش بیاد........

یه سورپرایز دیگه هم دارم که چند روز دیگه رو میکم

 

این کار روی تمامی سایتهای معتبر آماده دانلود کردنه

دو غزل و دیگر هیچ...

سلام

 دو غزل و دیگر هیچ...

 

غزل اول

خبرت از صليب سرخ آمد،بين حتم و محال ها از جنگ

مرز مهران پياده ات كردند،آمدي بعد سال ها از جنگ

 

حلقه هاي گل به گردن تو، دوره ات كرده اند جاي پلاك

نامه هايي كه دعوتت كردند،تا بگيري مدال ها از جنگ

 

روي سن رفتي از خودت گفتي،از اسارت،غروب اردوگاه

پي حسرت سري تكان دادي،در جواب سوال ها از جنگ

 

شب رسيدي به خانه ات ديدي،بچه اي كه غريبه ات ميديد

جبر دوري به طالع ات افتاد،بدترين احتمال ها از جنگ

 

رد شد ازتو،گذشت،كهنه شدي،عرض يك هفته حرف تو كم شد

بايد از اين دقيقه بشماري،طعنه را با ريال ها از جنگ

 

توي شهر از تو ساده مي گو.يند،هرچه دارد غنايم جنگي ست

ساده رفتي به كسر اعشاري،زير اين راديكال ها از جنگ

 

ضربه ها خوردي از فراموشي،مين درون دلت عمل مي كرد

بوي بادام تلخ سهمت شد،بر تنت خط و خال ها از جنگ

 

سهم تو سرفه هاي پي در پي،موج خمپاره اي كه در سر توست

در نهايت تو ماندي و درد آخرين مشت و مال ها از جنگ

 

من نشستم بدون خون ريزي،مي نويسم تو را،نمي داني

از تو بازار دوستان سكه ست،بهترين اشتغال ها از جنگ

***

***

***

***

غزل دوم

 

نيستي اين جا كسي مثل تو با من خوب نيست

بعد تو ديگر برايم هيچ كس محبوب نيست

 

سفره ام وقتي پر از محصول چشمان تو است

نخل هاي شهر بم خرمايشان مرغوب نيست

 

شهر آرام است و چشمم توي چشم ديگران

چشم اين ها مثل چشمان تو شهر آشوب نيست

 

نيمه پر بودن ليوان براي دلخوشي ست

نيمه ديگر كه خالي مي شود محسوب نيست؟!

 

زير باران مي روم بي چتر مغرورم هنوز

اصلا از اين اشك ها چشمان من مرطوب نيست

 

تازه باور كرده ام هرچند دير است اعتراف

آنكه مي بازد پياپي در پي ات مغلوب نيست

 

قبل از اين هم گفته بودم من مترسك نيستم

 اينكه مي بيني نشسته روبه رويت چوب نيست

*

گونه هاي تو دو سيب طعم قليان من است

غير تو با من كسي در كافه ي زرجوب* نيست

 

*نام يكي از محله هاي قديمي رشت